عشق راباید چشیدوحرف زد
درد عاشق را کشیدو حرف زد
عشق را باید دمی احساس کرد
بعد از حرف الف آغاز کرد
ادامه شعر در قسمت ادامه مطلب....
عشق در سیمای رخ نازان نیست
عشق را باید زلال وناب دید
عشق را بالا تر از افلاک دید
عشق آن آب حیات آدمیست
عشق تسبیح تمام هست و نیست
عشق ان سرمایه وابستگیست
عشق سرمشق نخست زندگست
عشق ان روح بزرگ بندگیست
عشق آن تکواژه سازندگیست
عشق نبض پیکر روحانیست
عشق سوقات دیار پاکیست
عشق در بین قنوت لالهاست
عشق امیدی برای غنچهاست
عشق فریاد دل دریایی است
عشق یکتا مونس تنهایی است
عشق انکار تمام تیرگیست
عشق آن معراج قلب آدمیست
عشق را اندازه و مقدار نیست
عسق را میزان و کیلی خاص نیست
عشق آن سوز نی داودی است
عشق بودست و همیشه باقیست
عشق آن ذکر تمام اولیاست
ناصری راعشق تا آخرخداست
فوق العاده بود...
فقط چندجاش توی تایپ اشتباه شده.
ممنون عالی بود ، ادامه شعر عشق .من همه شعراتونو خوندم این از همه عالی تر بود....
عالی بود ...... ممنون
تازه فهمیدم این همون شعری که شما همیشه دو بیت از اونو تو هیئت میخونین .....
عالی بود .....تازه فهمیدم این همون شعری که شما دوبیت از اونو تو هیئت خوندین.
admin:متشکرم